نمیدانم چرا دعاهایم هیچگاه براورده نمیشوند....!!!
نمیدانم چرا دعاهایم هیچگاه براورده نمیشوند....!!!
برای ثروتپدرش نقشه ها کشیده بود .آخه تنها فرزند خانواده بود .
پدرش چند روزی می شد که ناخوش بود و روی تخت بیمارستان افتاده بود .
پزشکان از او قطع امید کرده بودند .می گفتند یک ماه بیشتر زنده نمی مونه !
دو هفته بعد ...
.
.
.
پدر بر مزار پسرش که تصادف کرده بود می گریست ... .
mehri
سهشنبه 13 تیرماه سال 1391 ساعت 10:20 ق.ظ