for you

نمیدانم چرا دعاهایم هیچگاه براورده نمیشوند....!!!

for you

نمیدانم چرا دعاهایم هیچگاه براورده نمیشوند....!!!

آزادی!

چه خوش خیال بودم که همیشه فکر می کردم
در قلب تو محکومم به حبس ابد!!

به یکباره جا خوردم ؛

وقتی زندانبان بر سرم فریاد زد :

هــی… تـــو….

آزادی!

و صدای گام های غریبه ای که به سلول من می آمد !!!

بازی عشق

دیگر نمی گویم گشتم نبود نگرد نیست

صادقانه می گویم...

گشتم بود اما...

تک وتنها توی دنیای بزرگ

روحم آزرده مرا وسوسه بیهوده مکن

روحم آزرده مرا وسوسه بیهوده مکن

دگر این لحظه تن پاک من آلوده مکن

یاریم کن که رود از یادم غم دیرینه ی این خاطره ها

شوق پرواز سراپای مرا میکشد تا پس این پنجره ها

پیش رویم بگشا پنجره ای تا از آن پنجره پرواز کنم

روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم

آسمون ابراتو بردارو و برو

دیگه تنها من و بگذار و برو

آسمون اخماتو وا کن آبی شو

آسمون آفتابی شو ، آفتابی شو

آسمون غرق به خون دل من

آسمون دشت جنون دل من

تک وتنها توی دنیای بزرگ

آسمون بی همزبون دل من

آسمون مرده دیگه مهر و وفا

عزم ما پر شده از رنگ وریا

نه محبت میشه پیدا نه صفا

آسمون قهره دیگه از ما خدا

آسمون کاشکی که میشد بپرم

تو دل آبی تو خونه کنم

کاشکی میشد مثال ابرای تو

زار زار گریه ی مستونه کنم

آسمون غرق به خون دل من

آسمون دشت جنون دل من

تک وتنها توی دنیای بزرگ

آسمون بی همزبون دل من

شوق پرواز سراپای مرا میکشد تا پس این پنجره ها

پیش رویم بگشا پنجره ای تا از آن پنجره پرواز کنم

روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم

شلاق

شب ها خوابم نمی برد…

از درد ضربات شلاق خاطراتت روی قلبـــــم

بی انصاف…

محکم زدی ،

جایش مانده است…